حس خانه تکانی های قدیم
با سلام.
در مقدمه این مجموعه یادداشتهای ” بهفرم کفپوش ” اشاره کردیم که مطالب تحت عنوان ” عکس ها سخن میگویند ! ” تنها مختص توضیح یک عکس خواهد بود که بنحوی با مباحث دکوراسیون داخلی ساختمان ارتباط دارد.
گفتیم که این برداشت ها ممکن است صرفا وجه فنی یا زیبائی شناسانه داشته یا جنبه های اجتماعی, اقتصادی, فرهنگی یا . . . احساسی را در بر گیرد که این عکس تلنگر آن بوده است. امید آنکه این مجموعه نیز در خدمت هدف اصلی سایت ” بهفرم کفپوش “, یعنی بسط شناخت و آگاهی های عمومی در زمینه مسائل دکوراسیون داخلی ساختمان باشد.
روزگاری در آستانه نوروز, هم در شهرها و روستاها از این صحنه ها فراوان میشد دید. هرچند برخی نشانه ها گواهی میدهند که عکس چندان هم نباید قدیمی باشد, اما دیگر کمتر خانه و خانواده شهری را میتوان یافت که خودشان شستشوی فرش ها را بعنوان بخشی از ” خانه تکانی سال نو ” انجام دهند.
زمانی این سنت را میشد ” خانوادگی ” نام گذاشت. چرا که تقریبا همه اهالی خانه, از بزرگ و کوچک در آن گوشه ای از کار را بعهده میگرفتند. اما امروز کارگران خدماتی هستند که هر یک خانه تکانی دهها منزل و آپارتمان را انجام میدهند.
در گذشته این کار برای خود واقعا مراسمی بود. اما امروز کمتر میتوان هم نزد خانم خانه در موقعیت ” کارفرما ” یا آن کارگران چنان حسی را پیدا کرد ! ؟
مقصود نه حسرت آنهمه دست تنگی و محدودیتهاست و نه بیداد از امروز که بالاخره بسیاری دستشان میرسد که اینهمه را به شرکتهای خدماتی بسپارند که در این کار هم خُبره اند و . . . کارها نیز با وسائل و ابزارهای بمراتب پیشرفته تر بانجام میرسند. سخن از روح زیبای دورانی است که حالا دیگر کمتر میتوان یافت ! ؟
در عکس بیشتر دقیق میشویم : خانه کوچک شخصی در پائین شهر, زن و مرد میانسالی که دیگر دارند فرش ماشینی را هم آب می کشند, آب لوله کشی بهداشتی که چنین نابجا به هدر می رود, دختری نوجوان و دیگری ( ؟ ) که تماشاگران این صحنه اند و نسبت ایشان را باهم و با آن میانسالان را نمیتوان دریافت, کناره و پادری آویخته بر بند و . . . ” حس عید ” که در هیچکس نیست ! ؟
تهران – 15 روز تا نوروز 1401
شاید بسیاری صرف اینهمه وقت, مهارت و . . . دقت برای بازسازی این دستگاه منگنه قدیمی را منطقی یا . . . اقتصادی ندانند. اما احساسات انسانی را چقدر میتوان با ” منطق ” و مسائل مالی توضیح داد ! ؟